3880-موسسه ماکس پلانک: نئاندرتال‌ها به طور عمده گوشتخوار بودند

متن مرتبط با «سرمایه» در سایت 3880-موسسه ماکس پلانک: نئاندرتال‌ها به طور عمده گوشتخوار بودند نوشته شده است

6858-آنتونیو نگری و جنبش چپ ضد سرمایه داری ایتالیا!

  • از دهه شصت قرن بیستم، جنبش انقلابی ایتالیا با اندیشه های آنتونیو (تونی) نگری آمیخته گشته است، زیرا او بود که پرچم مبارزه ی طبقاتی و بطریق اولی ضد سرمایه داری در ایتالیا را حفظ می نماید و با سازشکاری سندیکاها و حزب کمونیست ایتالیا که در چارچوب بروکراسی دولت های بورژوازی فعالیت دارند، گسست می کند. آنتونیو نگری در اول اوت ۱۹۳۳ میلادی در شهر پادووا (Padova) در شمال ایتالیا و در نزدیکی “ونیز” دو خانواده ای متولد می شود که مادرش آموزگار و پدرش، بلونیایی (Bologna) که در “پادووا” کارگری می نمود و در ضمن یکی از بنیان گذاران حزب کمونیست ایتایا در اولین کنگره در شهر “لیورنو” (Livoo) بود. آنتونیو نگری ۶ ساله بود که جنگ جهانی دوم برای تقسیم مجدد دنیای سرمایه داری تحت نام جنگ علیه فاشیسم آغاز می گردد و سپس در نوجوانی به نیروهای مذهبی کاتولیک ها ملحق می شود و در سال های ۱۹۵۴ و ۵۵ با پذیرش اندیشه ی برابرطلبانه به حزب کمونیست ایتالیا می پیوندد. او از ابتدای سال های شصت میلادی با رفرمیسم احزاب کمونیستی وداع می کند و با نوشتن “دفترها و یا یادداشت های سرخ” (Quadei Rossi) که به فرانسه مفهوم (Cahiers Rouges) به خود می گیرد، همراه با رفقای خود آنرا در کارخانه های شهرهای پادووا، ونیز، تورینو و نیز میلان توزیع می نمود. آنتونیو نگری از سال ۱۹۶۷ استاد فلسفه حقوق دانشگاه علوم سیاسی پادووا منصوب می گردد و در جنبش دانشجویی ۶۸ شرکت نموده و از این تاریخ است که بسیاری از تغیرات سیاسی در زمینه ی گسترش مبارزه ی طبقاتی و نفی رفرمیسم در وی شکوفا می شود. او بعنوان یک متفکر که در زمینه ی بسیج و سازماندهی سیاسی تبحر داشت، دست به ابتکار دو نیروی مستقل کارگری می نماید که در سراسر ایتالیا، ایده ی عملی وی دنبا, ...ادامه مطلب

  • 6673-چرا نقد مارکس بر سرمایه در حال بازگشت است؟

  • ما اکنون به خوبی می دانیم که سرمایه داری معاصر مترادف با نابودی قاطعانه و متعصبانه است که توقف یا حتی مهار آن غیرممکن است، چون قوانین سرمایه بسیار قدرتمند و کور هستند. بنابراین همه ما آشکارا یا پنهان می دانیم که تنها راه حل، تغییر کامل در شیوه تولید و شیوه زندگی است. راه حلی که هم اکنون در دسترس نیست، اما بایستی از این پس بدون تأخیر، در برابر خطر نابودی آن را به وجود آورد«آیا مارکس درست می‌گفت؟» این پرسش را هفته نامه بزرگ آلمانی اشپیگل در آغاز سال مطرح می کند، با تصویر نوینی از منتقد سرمایه و بنیانگذار کمونیسم مدرن در صفحه اول.تازگی سوال طرح شده توسط اشپیگل این است که بیش از آنکه تحلیل گر سرمایه داری و بحران های آن را مورد خطاب قرار دهد، به متفکر و کنشگر خروج از سرمایه داری که آنرا کمونیسم می نامد، می پردازد. زیرا به گفته این روزنامه، اعلام اینکه سرمایه داری دیگر کارآمد نیست و بنابراین باید به دنبال نوشتن صفحه جدیدی در تاریخ بشر با هدف غلبه بر آن باشیم، امری پیش پا افتاده است.سرمایه داری نه تنها قربانیانی تولید می کند که در شکوه و شکایات خود محبوسند، بلکه قبرکنان و جانشینان خود را نیز به عنوان بازیگران سازنده آینده به میدان می آوردبه طور خلاصه، دیگر «ضد سرمایه‌داری»، «ضد» فعالیت های مخرب آن بودن (که با این وجود همچنان به عنوان نظر چپ رسمی باقی می‌ماند) کافی نیست، بلکه «برای» ساختن جامعه‌ای پس از سرمایه‌داری است که باید بحث و گفتگو شود. بنابراین ما در اینجا نیروی دیالکتیک مارکسی را می یابیم: سرمایه داری نه تنها قربانیانی تولید می کند که در شکایات خود محبوس شده اند و از آنها خواسته می شود تا این شکوه ها را به خشم «علیه» سرمایه داری تبدیل کنند، بلکه قبرکنان و جانشین های خود را , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها