دیوید اوون که در دوران انقلاب اسلامی وزیر خارجه انگلیس بوده، می گوید با پذیرش اشتباه خود در کودتای 28 مرداد هم می توانیم اعتبار بریتانیا را برگردانیم و هم به جنبش اصلاحات در ایران جانی تازه ببخشیم.وزیر خارجه سابق انگلیس در آستانه هفتادمین سالگرد کودتای 28 مرداد، گفته دولت لندن باید بالاخره نقش خود را در کودتای سال 1953 ایران علیه دولت ملی محمد مصدق، بپذیرد.به گزارش عصرایران، "دیویو اوون" وزیر خارجه اسبق انگلیس در مصاحبه ای با روزنامه گاردین در آستانه هفتادمین سالگرد کودتای 28 مرداد 1332، گفته پذیرش نقش رهبری انگلیس در کودتای 28 مرداد، هم به جنبش اصلاحات در ایران و هم به اعتبار بریتانیا کمک می کند.ایالات متحده 10 سال پیش رسما به نقش خود در این کودتا اعتراف کرد و حجم زیادی از اسناد اطلاعاتی را از حالت طبقه بندی خارج کرد، که مشخص می کند برکناری محمد مصدق، نخست وزیر منتخب وقت ایران، حاصل یک تلاش مشترک سازمان های اطلاعاتی آمریکا و بریتانیا ( سیا و ام آی 6 ) بوده است. اما بر خلاف آمریکا، موضع رسمی دولت انگلیس در 70 سال گذشته امتناع از اظهار نظر در این باره به بهانه " یک موضوع اطلاعاتی" بوده است.طرح اولیه کودتا، با نام رمز "عملیات چکمه"، پس از نخست وزیری مصدق و ملی شدن شرکت نفت در ایران توسط سازمان اطلاعات خارجی انگلیس (ام آی 6 ) تهیه شد.دولت هری ترومن رییس جمهوری وقت آمریکا نمی خواست در این طرح مشارکت کند و دولت مصدق را سنگری محکم در برابر کمونیسم می دید، از این رو خود را از طرح کودتا در ایران کنار کشید، اما وینستون چرچیل نخست وزیر وقت انگلیس یک سال بعد توانست جانشین ترومن، یعنی دوایت آیزنهاور را متقاعد به مشارکت در کودتا کند. در بهار 1953، سازمان اطلاعاتی مرکزی آمریکا (سیا) برنام, ...ادامه مطلب
توسط نقد اقتصاد سیاسی • 17/08/2023چهگونه اسناد از طبقهبندی خارج شدهی بریتانیا جنبهی کمتر شناختهشدهای از کودتای مشترک سیا و ام آی سیکس را روشن میکند– مقامات بریتانیایی قصد دارند در ایران به «کودتایی ضد کمونیستی» دست بزنند تا «دیکتاتوری» را بر سر کار آورند که منافع نفتی بریتانیا را پیش ببرد.– دولتهای بریتانیا و ایالات متحده از نیروهای اسلامگرا حمایت کردند تا آشوب بهپا کنند و حتی در نظر داشتند پس از کودتا به آیتالله کاشانی در مقام رهبری وابسته اختیارات لازم را بدهند.در بسیاری از گزارشها CIA محرک اصلی کودتای 1332 در ایران در نظر گرفته میشود، اما در واقع بریتانیا محرک اولیه و تأمینکنندهی منابع قابلتوجهی برای طرحی بود که برنامهریزان بریتانیایی نامش را «عملیات چکمه» نهادند.در اوایل دههی 1950 شرکت نفت ایران و انگلیس (AIOC) یا بریتیش پترولیوم (BP) از لندن اداره میشد و مالکیتش بهطور مشترک در دست دولت بریتانیا و شهروندان خصوصی بود. این کشور منبع اصلی درآمد و نفت ایران را کنترل میکرد و به گفتهی یکی از مقامات انگلیسی تا سال 1951 / 1329 بریتانیا «در واقع تبدیل شد به یک امپراتوری در دلِ امپراتوری در ایران».ملیگرایان ایرانی به این واقعیت که درآمدهای شرکت نفت ایران و انگلیس از نفت بیشتر از عایدیِ دولت ایران است اعتراض داشتند.سفیر بریتانیا در تهران، سر فرانسیس شپرد، نگاهی نوعاً استعمارگرانه به این وضعیت داشت. اَسناد از طبقهبندی خارج شده نشان میدهد که او نوشته است: «بسیار مهم است که نگذاریم ایرانیها با تلاشکردن برای اداره [شرکت نفت ایران و انگلیس] به دست خودشان منبع اصلی درآمدشان را نابود سازند».در ادامه مینویسد: «ایران احتیاح ندارد که صنعت نفت را به دست خودش اداره , ...ادامه مطلب